اولین گام در ارتباط با زبان بدن Body language

زبان بدن در برخورد اول

داوری لحظه‌ای و فوری بزرگ‌ترین بخش تأثیر اول است و در این داوری، زبان بدن یکی از عناصر بسیار مهم به‌نظر می‌رسد.به‌طور کلی اقداماتی که در لحظه اول برخورد، به‌شدت توی ذوق می‌زند و مانع ارتباطی ایجاد می‌کند، عبارتند از:خاراندن سر، جویدن عصبی گوشه لب‌ها، دوری از تماس چشمی، قوز کردن یا بی‌انعطاف ایستادن و... . در نخستین برخورد، وقتی فرد لبخند نمی‌زند، حالت بدنی خشکی دارد و به افراد نگاه نمی‌کند، باعث می‌شود افرادی را که به او نزدیک می‌شوند، ناامید کند. انسان‌ها به‌طور کلی از کسانی استقبال می‌کنند که پر انرژی و گشاده‌رو باشند و لبخند، مطمئن‌ترین زبان بدن است. لبخند به دیگران می‌گوید در آن لحظه خاص شما خوشحال یا راضی هستید.وقتی به کسی لبخند می‌زنید، نورون‌‌های منعکس‌کننده او از هم باز و شاد می‌شوند و متقابلا لبخندی را به نمایش می‌گذارد و آگاهانه یا ناآگاهانه احساس می‌کند روی شما تأثیر خوشایندی گذاشته‌ است.لبخند نزدن، افراد را خنثی و بی‌تفاوت نشان می‌دهد.توجه به این نکته نیز مهم است که لبخند زمانی واقعی برداشت می‌شود که چشم‌ها و بقیه بخش‌های صورت را هم دربرگیرد.

در ضمن مهم‌ترین جنبه لبخند در تأثیرگذاری اولیه، رنگ دندان‌های شماست.در دنیای امروز داشتن دندان‌های زرد، رنگ مرده‌ای به شخص می‌دهد.وضع ظاهر شما نیز در تأثیرات اولیه نقش تعیین کننده‌ای دارد.در واقع وضع ظاهرتان، نخستین اطلاعاتی است که دیگران از شما می‌گیرند.وقتی لباس آراسته و تمیز بپوشید این پیام را منتقل می‌کنید که از اعتماد به نفس فراوانی برخوردارید و به دنیای پیرامونتان بها می‌دهید.برای خوب به‌نظر رسیدن لزوما نباید زیبا و خوش‌چهره باشید. البته، زیبا بودن چیز بدی نیست اما داشتن اطمینان خاطر و اعتماد به نفس مهم‌تر است.

اگر خوب، خوشایند و مورد اعتماد به‌نظر برسید، ارتباط را جذب می‌کنید و طرف مقابل را در موقعیت آرامی قرار می‌دهید.متخصصان بر این عقیده‌اند که تأثیرگذاری اولیه با برنامه‌نویسی ذهن ما برای ارزیابی و طبقه‌بندی‌کردن در رابطه است.

 

اولین درس در ارتباط موثر

درس اول: حریم ها

طرف مقابل شما چقدر از شما فاصله دارد؟ نه منظور ما معنای شاعرانه فاصله نیست. منظورمان دقیقا همان چیزی است که با سانتی متر و متر قابل اندازه گیری است. اولین چیزی که در زبان بدن باید یاد بگیرید، تحلیل همین فاصله هاست که به آن حریم می گویند:

1- حریم صمیمی (خصوصی)

یک دایره به شعاع 15 سانتی متر و یکی دیگر به شعاع نیم متر دور بدن خودتان بکشید. محیط پیراشکی شکلی (دایره بزرگ تر منهای دایره کوچک تر) می سازد که حریم خصوصی شماست. معمولا برای بیشتر آدم های دنیا این پیراشکی، منطقه ممنوعه حساب می شود. غیر از والدین، همسر، دوستان صمیمی و البته کودکانی که هنوز عقلشان به حریم خصوصی قد نمی دهد، کسی نمی تواند به این دایره با شعاع نیم متر وارد شود ،  یعنی اگر کسی وارد شد، بدانید که معنای خاصی می دهد. این آدم یا می خواهد صمیمی شود، یا می خواهد شما را به قتل برساند(!) و یا هم اتوبوسی های محترم هل می دهند و نمی گذارند حریم خصوصی تان را رعایت کنید. یادتان باشد که ورود به شعاع 15 سانتی متری دیگر حتی در اماکن عمومی هم که ملت دارند به هم فشار می آورند قابل بخشش نیست.

2- حریم شخصی

به دایره ای که از شعاع نیم متر تا شعاع یک متر دوروبر شما را تشکیل می دهد، می گویند حریم شخصی و همکاران، خویشاوندان و همکلاسی ها معمولا این حریم را رعایت می کنند.

یعنی آدم هایی که نه خیلی صمیمی هستند و نه خیلی غریبه، این حریم را رعایت می کنند.

3- حریم اجتماعی

هم یک دایره است که از یک متر تا 5/3 متر اطراف ما را فرا گرفته است. این حریم ویژه غریبه هاست و هر کسی می تواند در آن رفت و آمد کند.معمولا ما با فروشنده ها، تعمیرکارها و افرادی که دارند از خیابان رد می شوند این فاصله را حفظ می کنیم.

4- حریم عمومی

حریم عمومی دقیقا برخلاف حریم خصوصی حسابی وسیع است. می گویند از 6 متر گرفته تا هر چه بشود این خط 6 متری را در کره زمین ادامه داد، حریم عمومی حساب می شود. وقتی می خواهیم بگوییم که ما به یک گروه مثلا معترض ربطی نداریم و فقط تماشاچی هستیم این فاصله را رعایت می کنیم.